دونالد ترامپ را با کتاب «بزرگ فکر کن» شناختم؛ کتابی جذاب و گیرا که در عرض یک روز تمامش کردم. وقتی کتاب را به پایان رساندم به خودم گفتم «این مرد فوقالعادهست.» حالا که با شخصیت او آشناتر شدهام بیشتر از آن موقع بر این باورم استوار هستم. «هرگز تسلیم نشو» را هم روی میز کارم گذاشتم تا در اولین فرصت بخوانم. ترامپ به احتمال زیاد تنها رئیسجمهوری محسوب میشود که به همه وعدههایش عمل کرده است. به همین دلیل برای من که رفتار انسانهای متفاوت را دنبال میکنم مردی جذاب به نظر میرسد.
چند رئیسجمهور را میتوان پیدا کرد که حرفش حرف باشد؟ او کلکسیونی از وعدههای عمل شده دارد؛ از ساخت دیوار مکزیک گرفته تا خارج شدن از پیمان تجاری ترانس پاسیفیک. او وعده داد مالیات شرکتها را کاهش دهد و بیمه درمانی موسوم به اوباماکر را هم لغو و طرح دیگری را جایگزین آن کند؛ به قولش عمل کرد ولی نیورک تایمز، سی ان ان و ای بی سی نیوز به خاطر سیلی محکمی که در نوامبر 2016 نوش جان کرده بودند، این دستاوردهای بزرگ را زیر سؤال بردند. ترامپ اخیراً در جایی گفته بود: «رسانههای برجسته به خاطر پیروزی ما در انتخابات عقلشان را از دست دادهاند.»
اگرچه جمهوری خواهان آمریکا به طور سنتی طرفدار کاهش مالیاتها هستند؛ اما ترامپ با کاهش 21 درصدی مالیات شرکتهای آمریکایی، هدف دیگری را دنبال میکرد. از دهه 80 میلادی به اینسو هیچکس شاهد چنین تصمیم مهم اقتصادی نبوده است. آمارهای اقتصادی ایالاتمتحده گواهی میدهند که کاهش مالیاتها تاثیر به سزایی در رونق تجارت این کشور داشته است. این سیاست شجاعانه اگرچه کسری یک تریلیون دلاری دولت را در پی دارد، اثر بزرگی بر کاهش نرخ بیکاری آمریکا به زیر 4 درصد داشت. نرخ 3.9 درصد بیکاری آمریکا در قرن 21 میلادی بیسابقه است؛ چیزی که برای دولت اوباما یک رؤیا بود!
همه این پیشرفتها در قالب شعار Make America Great Again! اتفاق افتاده است؛ شعاری که تقریباً معنایی مانند «دوباره میسازمت وطنِ» سیمین بهبهانی دارد. در دوران مبارزات انتخابات ریاست جمهوری آمریکا این شعار هیچوقت از دهان ترامپ نیفتاد. او هربار پس از تکرار شعار «دوباره آمریکا»، توافق هستهای با ایران، سیاست واردات از چین، توافق تغییرات آب و هوایی پاریس و مهاجرتهای غیرقانونی را به باد انتقاد میگرفت و از گندی که باراک اوباما و دوستان دموکراتش به آمریکا زدند، گلایه میکرد.
ترامپ در عرض یک سال موفق شد همه این عقبماندگیها را جبران کند؛ اما به قیمت بهجا گذاشتن یک چهره منفور در بین آنهایی که دوست داشتند برای نخستینبار یک زن رئیسجمهور ایالاتمتحده آمریکا شود. اگر خوزه مورینیو آقای خاص فوتبال جهان است، من از دونالد ترامپ به عنوان آقای خاص سیاست یاد میکنم. او نهتنها خاصترین رئیسجمهور تاریخ آمریکاست، که لقب خاصترین رئیسجمهور جهان را هم میتوان به او داد. با وجود این تاجر بزرگ در بالاترین پست سیاسی آمریکا، دنیا جای جذابتری خواهد بود؛ هرقدر منفور و از نظر بعضیها بیاخلاق...