مجتبی نیک اقبال
رئیسکل بانک مرکزی بهتازگی در اظهارنظری جالب اعلام کرده است «بانکها و موسسههای مالی و اعتباری که سود بالایی پرداخت میکنند، ورشکسته هستند و این اقدام آنها برای خریدن زمان است.» این اظهارات ولیالله سیف کاملاً عجیب به نظر میرسد؛ چراکه با توجه به مسئولیت وی، انتظار میرود بهجای اینکه به مردم هشدار بدهد و بگوید «فریب سود بالای بانکها و موسسهها را نخورید»، آشفتهبازار بانکی را سامان بدهد. بر اساس بند «ب» ماده 11 قانون وظایف و اختیارات بانک مرکزی، این نهاد پولی مسئول «نظارت بر بانکها و مؤسسههای اعتباری، طبق مقررات این قانون» است. فعالان اقتصادی و مردم خواهان این هستند که رئیسکل محترم بانک مرکزی با تکیهبر این قانون، اقتدار خود را نشان دهد و جلوی بانکهایی که ورشکستگی خود را با ارائه سود بیشتر عقب میاندازند بایستد. آقای سیف باید این را هم اعلام میکردند که بانکها و موسسههای اعتباری با آگاهی کامل در حال اجرای «بازی پانزی» هستند. بهصراحت میتوان گفت که بازی پانزی یک اقدام کلاهبردارانه است که بر اساس آن بانکها و موسسههای اعتباری برای بازپرداخت سود سپردههایِ قبلی، منابع جدیدی را جذب میکنند. درواقع اینگونه بانکها و موسسهها از این موضوع کاملاً آگاه هستند که ادامه حیاتشان بستگی زیادی به جذب منابع و سپردههای جدید دارد؛ ازاینرو تبلیغات گسترده آنها را در همه رسانهها و تابلوهای سطح شهر میبینیم که در آن وعده سودهایی را میدهند که بانکها و موسسههای دیگر، قادر به پرداخت آن نیستند؛ این نشاندهنده نفسنفس زدن بانکها و موسسهها برای حفظ حیاتشان است. بازی پانزی آنقدر ادامه پیدا میکند تا اینکه موسسههای مالی و اعتباریای مانند «ثامنالحجج» و «کاسپین» هزاران سپردهگذار را سرگردان رها میکنند. شرکت «سوئیس کش» نیز نمونه بارز دیگری از یک کلاهبرداری پانزی بود که در سال 1386 خورشیدی بسیاری از مردم فریب وعدههای آن را خوردند و داروندارشان را برای دریافت سودهای وسوسه کننده، در اختیار عدهای سودجود قرار داند. خوشبختانه در نهایت این باند کلاهبرداری با دستگیری 160 نفر از عوامل اصلی آن متلاشی شد. از این نمونهها در اقتصاد ایران بهوفور یافت میشوند؛ اما اکنون نگرانیها از این است که در آیندهای نهچندان دور بسیاری از بانکها و موسسههای مالی و اعتباری به دلیل سرکشی از قوانین بانک مرکزی و شورای پول و اعتبار، تبدیل به بزرگترین مشکل نظام مالی کشور شوند. با توجه بهاحتمال به وجود آمدن این معضل عظیم، بهتر است بانک مرکزی با تدوین برنامهای هدفمند، چارهای برای حذف بانکها و موسسههای اعتباری ورشکسته بیندیشد یا حداقل طرح ادغام آنها را آغاز کند تا دیگر شاهد بلاتکلیفی هزاران سپردهگذار نباشیم. اگرچه بهتازگی لایحه نظام بانکی جدید از سوی دولت ارائه شده است، دولت باید خیلی زودتر از این به فکر مشکلات نظام بانکی کشور و درمان غدههای سرطانی آن میفتاد. اگر ادعا کنیم که بانک مرکزی در ایران قدرت چندانی برای کنترل و هدایت بانکها و موسسههای اعتباری ندارد، پر بیراه نگفتهایم؛ از سویی شورای پول و اعتبار میزان سود سپردهها را تعیین و تصویب میکند ولی از طرف دیگر بسیاری از موسسهها و بانکها کوچکترین اعتنایی به این دستور ندارند و نرخ سود اختصاصی خودشان را به مردم اعلام میکنند. مشخص نیست که این رقابت ناسالم تا چه زمانی قرار است ادامه یابد؛ اما کاملاً روشن است که با اوضاع کنونی، نظام بانکداری ایران به مانعی برای پیشرفت و رونق سایر بخشها تبدیل شده است. امید است که با اجرایی شدن استانداردهای IFRS در بانکها، از بسیاری مشکلات و تقلبها پیشگیری شود و بانکها دست از ایجاد سودهای موهوم بردارند و یک گام به انصاف و رعایت استانداردهای بینالمللی نزدیک شوند.
منبع: روزنامه اصفهان امروز